دین یهود اولین دین زنده عالم بودکه از حیات دینی دینی ابتدایی اقوام سامی سرچشمه گرفت. اعتقاد اصلی این اقوام بادیه نشین این بود که پاره ای از اشیاء مختلف، چه طبیعی مثل کوه یا رودخانه یا چیزهای غیر طبیعی مثل تابوت یا ستون به طور ضمنی با خدای خاص آنها مرتبط است. واحدا اجتماعی این اقوام ((قبیله)) بود و هر قبیله برای خود خدای ویژه ای را به سرپرستی انتخاب کرده بود. تمام اعضای قبیله، و از جمله خدای مذکور، می باید در جهت ارتقای منافع مادی قبیله کوشیده و به دشمنان آن خسارت وارد کنند.
بنابر این مفهوم خدا به معنای یک رهبر موروثی قبیله ای بود. این نوع از دین به هیچگونه تعهدات اخلاقی در خارج از چهارچوب قبیله ای را تجویز نمی کرد. (1)
کنیسه مرکز حیات دینی یهود بوده که تا امروز هم به همین صورت ادامه یافته است. در عوض کشیش، خاخام، رهبر و آموزگار دینی مردم شده است.
کنیسه در آن زمان تبدیل به مرکز آموزش دینی مردم و تا حدود قابل ملاحظه ای مرکز زندگی اجتماعی آنها شده بود. مراسم عبادی به صورت جمعی انجام می شد. این سنت در کلیساهای مسیحی هم ادامه یافت. در حقیقت کنیسه در حکم مدل و الگوئی بود که تا حدود زیادی شکل آتی کلیسای مسیحیت را مشخص می کرد. (2)
منابع:1-رابرت ا. هیوم، ادیان زنده جهان، ص 243
2- جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان از آغاز تا امروز، ص 368
جایگاه مسجد در اسلام واژه مسجد در قرآن واژهی مسجد، جمعاً 28 بار در قرآن کریم ذکر شده که در 22 مورد به صورت مفرد[1] و در 6 مورد دیگر، به صورت جمع آمده است.[2] در این آیات، به اهمیت و جایگاه رفیع مسجد در اسلام، پاره ای از احکام مسجد و مسجد الحرام و احکام خاص آن، مسجد الاقصی و مسجد اصحاب کهف، اشاراتی شده است. البته، آیههای دیگر نیز در قرآن دربارهی مسجد و اهمیت آن آمده است که هر چند لفظ مسجد در آنها نیامده است، ولی بنابر مفهوم این آیات و گفتهی تمامی مفسران، میتوان در مورد مساجد، این آیات را نیز ذکر کرد. از آنجا که در این کتاب بر آن نیستیم تا به تفسیر و تبیین تمامی این آیات بپردازیم، تنها به ذکر آیاتی که بیانگر ابعاد گوناگون مسجد در جامعه اسلامی است، بسنده میکنیم. نخستین خانهی توحید (انّ اوّل بیت وضع للنّاس للّذی ببکّه مبارکا و هدی للعالمین). «همانا نخستین خانه ای که برای عمومی مردم قرار داده شد، همان است که در مکه قرار دارد، و مایهی برکت و هدایت جهانیان است». «به خاطر بیاورید هنگامی که ما خانهی کعبه را مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم، و (فرمان دادیم که)از مقام ابراهیم، محلی برای نماز خود انتخاب کنید و ما به ابراهیم و اسماعیل ـ علیهما السلام ـ امر کردیم که خانهی مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و سجده کنندگان پاک و پاکیزه کنید».[3] همان گونه که از این دو آیهی شریفه بر میآید، خانهی کعبه در مکه نخستین خانهی توحید و یکتا پرستی و اولین جایگاه و مرکزی است که برای پرستش خدای یگانه ساخته شده است. در اینکه آیا این خانه از زمان حضرت آدم ـ علیه السلام ـ بر پا شده یا حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ آن را بنیان کرده، میان مفسران اختلاف است. بعضی بر آنند که بنیانگذار این خانه از ابتدا، حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ بوده و در زمان آدم ـ علیه السلام ـ این خانه اصلاً وجود نداشته است.[4] برخی دیگر بر این عقیدهاند که خانهی کعبه نخست به دست آدم ـ علیه السلام ـ ساخته شد و بر اثر مرور زمان از بین رفت، لکن حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ آن را تجدید بنا کرد.[5] با شواهدی که از آیات مختلف قرآن و روایات در این زمینه موجود است، نظریهی دوّم تأیید میشود. در قرآن به نقل از ابراهیم ـ علیه السلام ـ آمده است: (ربّنا انّی أسکنت من ذرّیّتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرّم...).[6] «پروردگارا بعضی از فرزندانم را در سرزمین خشک و سوزانی، در کنار خانهی محترمت سکنی دادم». از این آیهی شریفه چنین بر میآید که اثری از خانه کعبه در هنگام ورود ابراهیم ـ علیه السلام ـ با فرزندش اسماعیل ـ علیه السلام ـ و همسرش هاجر، در سرزمین مکه وجود داشته است. همچنین در آیهی دیگری آمده است: (و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل).[7] «و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه را بر افراشتند». باید توجه داشت تعبیر بالا بردن قواعد (پایه ها) در این آیه، اشارتی است به اینکه شالودهی خانهی کعبه، پیش از ابراهیم ـ علیه السلام ـ وجود داشته و ابراهیم و فرزندش، آن پایهها را بالا برده اند. امام علی ـ علیه السلام ـ در این مورد میفرمایند: «الا ترون انّ اللّه سبحانه اختبر الاوّلین، من لدن آدم صلوت اللّه علیه الی الآخرین من هذا العالم باحجار... فجعلها بیته الحرام ثمّ امر آدم ـ علیه السلام ـ و ولده ان یثنوا أعطائهم نحوه».[8] «آیا نمیبینید که خداوند سبحان، مردم جهان را از زمان آدم ـ علیه السلام ـ تا امروز به وسیلهی قطعات سنگی... امتحان کرده و این سنگها روی هم چیده را خانهی محترم خود قرار داده است; سپس، به آدم و فرزندانش فرمان داد که به گرد آن طواف کنند». بنابراین، خانهی کعبه را نخست حضرت آدم ـ علیه السلام ـ بنا نهاد و سپس بر اثر مرور زمان فرو ریخت و بعد به دست ابراهیم ـ علیه السلام ـ تجدید بنا شد. در هر صورت نکتهی مهمی که از این دو آیهی مورد بحث، به خوبی بر میآید و آیات دیگر و روایات نیز آن را تأیید میکند، این است که مسجد نخستین مرکز و پایگاهی است که به منظور عبادت و پرستش خدای یگانه در زمین نهاده شد و پیش از آن، عبادتگاه دیگری که کانون عبادت و نیایش موحدان و خدا پرستان باشد، وجود نداشته است، از ابوذر روایت شده است که از رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم راجع به نخستین مسجدی که در زمین بنیاد شده، سؤال کرد. حضرت صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: مسجد الحرام و پس از آن مسجد الاقصی بنا نهاد شده است».[9] از امیر المؤمنان علی ـ علیه السلام ـ روایتی نقل شده است که مردی از آن حضرت پرسید: «آیا خانهی کعبه، اول خانه ای است که در زمین ساخته شده است؟». امام ـ علیه السلام ـ فرمود: «خیر، پیش از آن هم خانههایی بود، لکن خانهی کعبه نخستین خانهی مبارکی است که برای پرستش و عبادت مردمان درست بنا شده است».[10] پرستش هدف مسجد (و أنّ المساجد للّه فلا تدعوا مع اللّه أحدا).[11] «مساجد از آن خداست، پس باید احدی جز او را نخوانید». در این آیه شریفه، مراد از دعا، عبادت و پرستش است، زیرا در جای دیگر دعا به معنای عبادت آمده است: (و قال ربّکم ادعونی أستجب لکم انّ الّذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنّم داخرین).[12] «پروردگارتان گفت مرا بخوانید تا دعایتان را مستجاب نکنم، کسانی که از عبادت من سر کشی کنند بزودی با کمال خواری داخل جهنّم خواهند شد». در اینکه منظور از کلمهی مساجد در این آیه چیست، میان مفسران اختلاف است، برخی بر آنند که منظور از مساجد تمام مکانهایی است که در آنجا برای خدا سجده میشود و از مصادیق آن، «مسجد الحرام» و سایر مساجد است.[13] برخی مساجد را اعضای هفتگانهی سجده دانسته اند. این گروه در تأیید ادعای خود، روایتی از امام محمد تقی ـ علیه السلام ـ نقل میکنند که مراد از مسجد، عضوهای هفتگانه بدن آدمی است که در هنگام سجده باید روی زمین قرار گیرد.[14] «مبیدی» نیز گفته است: «مراد از مساجد، مکانهایی است که برای نماز و ذکر خدا بنا شده است و از «قتاده» در تفسیر این آیه روایت کرده است که: یهودیان و مسیحیان هنگامی که وارد معابد خود میشدند، به خداوند شرک می ورزیدند. از این رو خداوند به مؤمنان فرمود: «هنگامی که وارد مساجد میشوید خدا را با خلوص نیت بخوانید».[15] از مجموع آرای مفسران در این زمینه چنین استفاده میشود که مراد از مساجد، همان مکانهایی است که برای عبادت خداوند بنا شده است و از مصادیق آن، «مسجد الحرام» و دیگر مساجد است. تفسیری که مساجد را عضوهای هفتگانهی سجده دانسته، ممکن است از قبیل توسعه در مفهوم آیه باشد که این معنا نیز در این آیه منظوره شده است. نکتهی جالب توجه اینکه، خداوند به جهت اهمیت و فضیلت مساجد بر دیگر مکان ها، مسجد را به خود منسوب کرده و متعلق به خود دانسته است تا مزیت آن بر دیگر مکانها روشن شود. اختصاص مساجد به خداوند که منزه از صفات حسّی است، جنبهی سمبلیک دارد و اشارتی است بر اینکه مساجد مورد توجه خاص ذات اقدس اوست، بنابراین، در مساجد جز کار خدایی نباید کار دیگری صورت پذیرد و جز مصالح مسلمانان، امر دیگری نباید مطرح شود; با این توضیح در تأسیس مساجد هم نمیتوان نیتی به جز خدا، و هدفی غیر از اعتلای کلمهی توحید داشت. تقوا، اساس مسجد «(منافقان) کسانی (هستند) که مسجدی ساختند به قصد زیان رساندن بر پیامبر و مؤمنان و تقویت کفر و ایجاد جدایی میان مؤمنان و کمین گاه برای کسانی که با خدا و پیامبرش از پیش مبارزه کرده بودند. آنان سوگند یاد میکنند که نظری جز نیکی نداشته ایم، اما خداوند گواهی میدهد که آنان دروغ میگویند، هرگز در آن به نماز نایست، آن مسجدی که از روز نخست بر اساس تقوا بنا شده شایسته تر است که در آن به نماز قیام کنی; چه، در این مسجد، مردانی هستند که دوست دارند پاک و منزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد».[16] این آیات در شأن گروهی از منافقان است که با توطئههای «ابو عامر» مسیحی و برای تحقق بخشیدن به اهداف شوم و نقشههای شیطانی خود، به ساختن مسجدی در مدینه اقدام کردند که بعداً به نام «مسجد ضرار» معروف شد; ماجرا از این قرار است که به هنگام ظهور قدرتمند اسلام در مدینه، «ابو عامر» به شدت ناراحت شد، وی برای مبارزه با اسلام با منافقان «اوس» و «خزرج» همکاری صمیمانه ای آغاز کرد. پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم هنگامی که از نقشهها و اهداف وی آگاه شد، در صدد تعقیب وی بر آمد، «ابو عامر» از مدینه گریخت و به مکه آمد و از آنجا به طائف و سر انجام به شام رفت و در آنجا رهبری منافقان مدینه را بر عهده گرفت او در نامه ای به منافقان مدینه نوشت که لشکری از سپاهیان روم به کمکشان خواهد آمد تا محمد صلی اللّه علیه و آله و سلّم و یارانش را از مدینه خارج سازند. همچنین از آنان خواست برای خود مسجدی نزدیک مسجد قبا بسازند و در موقع نماز، آنجا گرد آیند و زیر نقاب مسجد، برنامههای خود را عملی کنند. هنگامی که پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم عازم غزوهی «تبوک» بود، گروهی از این منافقان به نزد آن حضرت آمدند و به بهانهی این که افراد ناتوان و بیمار و پیر مردان از کار افتاده نمیتوانند در شبهای بارانی و سرد زمستانی به مسجد قبا بیایند، از پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم خواستند تا اجازه دهد که مسجدی در میان قبیلهی خود (بنی سالم) بسازند; پیامبرـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «اکنون آماده نبردم و اگر به خواست خداوند متعال باز گشتم، پیش شما خواهم آمد و با شما در آن نماز خواهم گذارد». [1]. سورهی بقره آیات 145، 150،151،191، 196، 217، مائده / 2; اعراف / 29 و 31، انفال / 34; توبه / 7; اسراء 1; کهف / 21; عنکبوت / 7; فتح / 25 و 27; حج / 25. [2]. سورهی بقره / 14 و 187; توبه / 17 و 18; حج / 40; جن / 18. [3]. بقره/125. [4]. رازی، ابو الفتوح: تفسیر، لقیم و حواشی مهدی الهی قمشه ای، انتشارات علمی، تهران 1325، ج 1، ص 311. [5]. همان. [6]. ابراهیم / 37. [7]. بقره / 127. [8]. نهج البلاغه: خطبه قاصحه، ص 293. [9]. طبرسی، الفضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات اسلامیه تهران، 1390 هـ . ق، ص 204. [10]. طباطبائی، سید محمد حسین: المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، نشر فرهنگی رجاء، تهران ج 3، ص 582. [11]. جن / 18. [12]. غافر / 60. [13]. المیزان، ج 20، ص 206. [14]. همان. [15]. مبیدی، رشید الّدین، کشف الاسرار و عدّه الابرار، به انضمام علی اصغر حکمت، تهران، 1339، ج 1، ص 256. [16] . سورهی توبه،107ـ 108. علی رضائی ـ جایگاه مساجد در فرهنگ اسلامی، ص19 |
س. در صورتیکه در نماز جماعت، امام به قنوت (که مستحب است) برود و مأموم سهواً به رکوع رفته و به دلیل اصل تبعیت، مجدداً به همان قنوت ملحق شود، حکم چیست؟
ج) نماز مأموم در فرض مذکور صحیح است و چیزى بر او لازم نیست.
س : شک در مورد تلفظ کلمات در غیر قرائت (حمد و سوره) مثلاً در تکبیرة الاحرام چگونه است؟
ج) در فرض مذکور اگر شک در وقوع آن دارد در صورتى که از محل نگذشته باشد، واجب است آن را بیاورد و اگر از محل گذشته است به شک خود اعتنا نکند. ولى اگر شک در صحت و فساد آنچه که انجام داده دارد نه شک در اصل وقوع آن، در این صورت حتى اگر هنوز در محل باشد به شک خود اعتنا نکند، البته نسبت به غیر از تکبیرة الاحرام و ارکان دیگر در صورت اخیر احتیاط به اعاده قرائت و ذکر است به نیت قربت و در رکن احتیاط به اتمام نماز و اعاده آن است.
.س: اگر بعد از سر برداشتن از سجده شک کند که یک سجده خوانده یا دو تا ولى احتمال بیشتر بدهد که دو سجده بجا آورده باید چه کار کند و حکم نمازهاى گذشته که با احتمال دو سجده نماز را تمام کرده چیست؟
ج) در فرض سؤال اگر کثیرالشک نباشد، باید یک سجده دیگر بجا آورد.
س: براى ظن قوى در رکوع و سجود مطلبى را فرموده بودید. آیا کثیرالشک که ظن قوى پیدا مىکند باید به آن دستورات عمل کند یا به حکم کثیرالشک؟
ج) باید به ظنّ خود عمل کند.
س: اگر نمازى را بخوانیم و بعد شک کنیم که آیا خواندهایم یا نه آیا باید نماز را اعاده کنیم یا خیر؟ و در فرض اعاده چگونه باید نیّت شود؟
ج) اگر شک مذکور بعد از گذشتن وقت نماز باشد، اعاده لازم نیست ولى اگر قبل از آن باشد، باید دوباره آن را بخواند؛ و نیّت آن مانند سایر نمازها است و گفتن آن به لفظ و گذراندن در ذهن لازم نیست.
منبع: استفتائات مقام معظم رهبری- احکام نماز
نماز انسان را از صفت حرص و علاقه به دنیا نجات می دهد
اِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا (19) إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا (20) وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا (21) إِلَّا الْمُصَلِّینَ (22)به یقین انسان حریص و کم طاقت آفریده شده است، (19) هنگامی که بدی به او رسد بیتابی میکند، (20) و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران میشود (و بخل میورزد)، (21) مگر نمازگزاران، (22)
قرآن کریم هشت صفت برای نمازگزاران واقعی بیان می کند:
1-نمازشان را مرتب و همیشه به جا می آورند: الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ(23) آنها که نمازها را پیوسته بجا میآورند،
2-در اموال آنها حق مشخصی برای سایل و محروم است: وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ (24) لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ (25) و آنها که در اموالشان حق معلومی است... (24) برای تقاضاکننده و محروم، (25)
3-به قیامت باور دارند: وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ(26) و آنها که به روز جزا ایمان دارند، (26)
4- از عذاب الهی هراسانند:وَالَّذِینَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ(27) إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ (28) و آنها که از عذاب پروردگارشان بیمناکند، (27) چرا که هیچ کس از عذاب پروردگارش در امان نیست، (28)
5-دامان خویش را از بی عفتی حفظ می کنند:وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (29) إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ (30)و آنها که دامان خویش را (از بیعفّتی) حفظ میکنند، (29) جز با همسران و کنیزان (که در حکم همسرند آمیزش ندارند)، چرا که در بهرهگیری از اینها مورد سرزنش نخواهند بود! (30)
6- امانت ها و تعهد های خود را حفظ می کنند:وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ (32)و آنها که امانتها و عهد خود را رعایت میکنند، (32)
7- برای ادای شهادت قیام می کنند:وَالَّذِینَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ(33)و آنها که با ادای شهادتشان قیام مینمایند، (33)
8- نسبت به نماز خود محافظت دارند:وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ (34)و آنها که بر نماز مواظبت دارند، (34)
منبع:سوره معارج
اهل بیت علیه السلام و آموزش نماز:
یکی از روشهای آموزشی-تربیتی اهل بیت علیه السلام در جامعه اسلامی، یاد دهی نماز به افراد مختلف بوده است. از آنجا که نماز به عنوان اوج تجّلی عبودّیت انسان، یکی از ارکان موفّقیت و سعادت آدمی قلمداد می گردد و جامعه ای که در آن روح نماز حکمفرما نباشد روی سعادت و کامیابی را نخواهد دید، اهل بیت علیه السلام نیز به پیروی روش پیامبر صلی الله پیوسته برای این عبادت راهبردی اهتمام ویژه قائل بوده و در صدد یاد دهی انجام صحیح آن به دیگران بوده اند. از این رو در حدیثی راوی می گوید: امام کاظم علیه السلام مرا در حال رکوع نماز دید، در حالی که سرم را بالا گرفته و کمرم را صاف نکرده بودم، شخصی را نزد من فرستاد و به من تذکّر داد که اینگونه نماز نخوانم.1
در حدیثی دیگر راوی می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم من در حال سجده دعا می کنم، آیا اشکال دارد؟ امام فرمود، برای دنیا و آخرتت دعا کن زیرا خدا، خدای دنیا و آخرت است. 2
در جایی دیگر راوی می گوید: در پیشانی من برجستگی /دمل/ ایجاد شده بود به گونه ای که وقتی می خواستم سجده کنم پیشانی ام را به سمت چپ یا راست خم کرده و سجده می کرد. وقتی امام صادق علیه السلام اثر سجده را بر اطراف پیشانی من مشاهده نمود، فرمود: این چیست؟ عرض کردم چون نمی توانم به شکل رایج سجده نمایم روی سمت راست و چپ پیشانی سجده می کنم. امام فرمود؟ اینچنین نکن، بلکه سوراخ کوچکی بر محل سجده خود حفر کن و برجستگی روی پیشانی ات را داخل آن بگذار تا مابقی از پیشانی تو رود زمین قرار گیرد. 3
منابع:
1-همان، ص 322، باب 24، ح9
2-همان، ص 325، باب 25، ح 6
3-فروع کافی، ج 3، ص 336، ح 5
آیت الله جوادی آملی در بخشی از تفسیر آیه 150 تا 151 سوره بقره که به تغییر قبله اشاره دارد (وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِى وَلأُتِمَّ نِعْمَتِى عَلَیْکُمْ ولَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ * کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ)، در مورد علت تکرار حکم تغییر قبله می گوید: در جریان تحویل قبله از بیت المقدس به کعبه، خدای سبحان چند بار این مطلب را بازگو کرد. مجموع آنچه که بهخود رسول اکرم(ص) و به امت خطاب فرمود، پنج بار هست که این پنج جمله نشانه تکرار پنج بار است.
سه دلیل تغییر قبله
وی به تشریح سه دلیلی که قرآن در مورد علت تغییر قبله بیان می کند، اشاره کرده و می گوید: اولین دلیل قطع حجت اهل کتاب؛ یکی اینکه فرمود: (لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ)؛ ما قبله را از بیت المقدس به کعبه منتقل کردیم تا اینکه بر شما حجّتی نباشد. این اعتراض منصفانه بر اثر آن بود که در کتب أنبیای پیشین آمده است که رسول خاتم یا ذوالقبلتین است یا قبله دائمی او کعبه است و مانند آن. اعتراض منصفانه اهل کتاب این بود که اگر شما بر حقّاید و رسول شما خاتم أنبیا است، قبله دائمی او باید کعبه باشد، در حالی که الآن شما سالیان متمادی به سمت بیت المقدس نماز میخوانید؛ چون این حجت باید برطرف شود. لذا خدای سبحان دستور داد که از بیت المقدس به کعبه متوجه بشوند، این یک نکته. و جریان رسول خدا و مؤمنین همراه پیغمبر در تورات و انجیل آمده است، چه اینکه در آیه آخر سوره مبارکه فتح از وجود مبارک پیغمبر خبر داد که فرمود: آن حضرت رسول خدا است، (وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِیَماهُمْ فِى وُجُوهِهِم مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِى الإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً).
تغییر قبله؛ نشانه ای که اهل کتاب بر آن آگاه بودند
آیت الله جوادی آملی می افزاید: [خداوند] جریان رسول اکرم(ص) و مؤمنین همراه آن حضرت را در تورات و انجیل مبسوطاً بیان فرمود؛ خصوصیات وجود مبارک پیغمبر را هم در عهدین یعنی تورات و انجیل مبسوطاً بیان فرمود طوری که فرمود: (الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ) ، پس هم خصوصیات وجود مبارک پیغمبر در تورات و انجیل بیان شد، هم بسیاری از خصوصیات مؤمنین همراه پیغمبر در تورات و انجیل روشن شد، لذا فرمود به اینکه اهل کتاب هم پیغمبر را (همان طوری که فرزندشان را با حس میشناسند) شناخت حسّی دارند یعنی شناختی دارند کالحسّ و هم درباره اصل قبله، در آیه 144 فرمود که (وَإِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحقّ مِن رَبِّهِمْ?، هم درباره? پیغمبر فرمود: ?الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ) ، هم درباره حقانیت تحویل قبله از بیت المقدس به کعبه فرمود: ?وَإِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحقّ مِن رَبِّهِمْ?، پس أهل الکتاب هم رسالت رسول خدا برای آنها روشن بود و هم حقّانیّت قبله بودن کعبه برای اینها روشن بود و اگر چنانچه قبله از بیت المقدس به کعبه منتقل نمیشد، اینها حقّ احتجاج داشتند؛ برای اینکه حجّتی به سود اهل کتاب بر اسلام و مسلمین نباشد، دستور تحویل قبله آمد، پس یکی از فوائد تغییر قبله آن است که(لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ).
وی در ادامه یادآور می شود: آنگاه معلوم میشود که چرا رسول خدا منتظر قبلهای بود که برای اسلام و مسلمین پسندیده باشد و خدای سبحان به او وعده داد، فرمود: (فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا) ؛ معلوم میشود این رضا، رضای الهی است، نه رضای نفسانی؛ برای اینکه اهل کتاب احتجاج میکردند [و] میگفتند: اگر شما پیغمبر خاتماید، باید ذوالقبلتین باشید و باید قبله دائمی شما کعبه باشد. نه بیت المقدس و شما سالیان متمادی است که بهطرف بیت المقدس نماز میخوانید، معلوم میشود آن رضای پیغمبر، رضای الهی بود نه رضای قومی و نفسانی و مانند آن این یک فائده برای تغییر قبله.
منبع: آیت الله جوادی آملی- تفسیر تسنیم- سوره بقره
بایسته های بهداشتی مسجدیان قبل از ورود به مسجد:
1-طهارت: یکی از بایسته هایی که در روایات اسلامی قبل از ورود به مسجد مورد تاکید قرار گرفته، طهارت است. پیامبراسلام صلی اله علیه و آله فرمودند: بئس العبد القاذوره بدترین بنده، بنده کثیف و چرک آلود است آن حضرت همچنین فرموده اند: لا تدخل المساجد الا بطّهاره داخل مسجد نشوید، مگر با پاکیزگی.
2-آراستن وضع ظاهری و پوشش زیبا: در روایات فراوان تاکید شده است که مسلمان باید قبل از ورود به مسجد و ملاقات با خدا، خود را آراسته نماید، از لحاظ نظافت بدن و لباس، از حیث شانه کردن و مرتب ساختن موهای سر و صورت و پوشیدن لباس زیبا و مناسب و داشتن بوی خوش و استعمال عطریات. حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام، استعمال عطر و بوی خوش را از علامات شناخته شدن محل سجده امام حسین علیه السلام دانسته اند در روایت دیگری امام صادق علیه السلام می فرماید:
رکعتان یصلیهما متعطر، افضل من سبعین رکعه یصلیها غیر متعطر.
دو رکعت نمازی که انسان متعطر و خوشبو می خواند، ارزنده تر از هفتاد رکعت نمازی است که دیگری می خواند.
در روایات دیگری در قالب عبارات مختلف و در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیه السلام، اصرار به استفاده از عطر و خوشبو ساختن خود هنگام نماز و عبادت و موقع مسجد رفتن ودر مسجد نشستن مشاهده میشود.
منبع: محمد علی موظف رستمی- آیین مسجد- ص 213
برپائی فریضه های دینی به صورت دسته جمعی، در زندگی فردی و اجتماعی امت مسلمان نیز، آثار مثبت و فراوانی دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
آثار معنوی
بزرگترین اثر معنوی نماز جماعت، همان پاداش های الهی است. روایت است که شبی، حضرت علی (علیه السلام)تا سحر مشغول به عبادت بود. چون صبح شد نماز صبح را به تنهائی خواند و استراحت کرد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که آن حضرت را در جماعت صبح ندید، به خانه او رفت. حضرت فاطمه (سلام ا...) از شب زنده داری حضرت علی (علیه السلام) و عذر او از نیامدن به مسجد سخن گفت. پیامبر فرمود پاداشی که به خاطر شرکت نکردن در نماز جماعت صبح، از دست علی (علیه السلام) رفت بیش از پاداش عبادت تمام شب است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است:
اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم، در نظرم محبوب تر از عبادت و شب زنده داری تا صبح است.
بخاطر همین فضیلت و پاداش هاست که اگر تعداد نماز گزاران از ده نفر بیشتر شود، اگر تمام آسمانها کاغذ، و دریاها مرکب و درخت ها قلم شوند و فرشتگان بنویسند، پاداش یک رکعت آن را نمی توانند بنویسند. و نماز جماعت با تاخیر، بهتر از نماز فرادای در اول وقت است.
آثار اجتماعی
نماز جماعت، مقدمه وحدت صفوف و نزدیکی دلها و تقویت کننده روح اخوت است. نوعی حضور و غیاب بی تشریفات، و بهترین راه شناسائی افراد است.
نماز جماعت بهترین و ببیشترین، پاکترین و کم خرج ترین اجتماعات دنیاست و نوعی دید و بازدید مجّانی و آگاهی از مشکلات و نیازهای یکدیگر و زمینه ساز تعاون اجتماعی بین آحاد مسلمین است.
آثار سیاسی
نماز جماعت، نشان دهنده قدرت مسلمین و الفت دلها و انسجام صفوف است.
تفرقه ها را می زاید، بیم در دل دشمنان می افکند، منافقان را مایوس می سازد، خار چشم بد خواهان است.
منبع: پرتوئی از اسرار نماز- حجت الاسلام محسن قرائتی- ص 211
نماز چیست؟
روزی حضرت امیرالمؤ منین (ع ) در مسجد کوفه جوانی را مشغول نماز خواندن دید. جوان با حضور قلب و توجه تام نسبت به آداب نماز، نماز می خواند. حضرت به او فرمود: ای جوان ، تاویل نماز چیست؟ جوان عرض کرد: آیا نماز را جز عبودیت ، تاویلی است ؟! که بدون آن ، ناقص و ناپسند است . تاویل حقیقت نماز، عبارت است از: قربت ، خلوص ، حضور قلب و توجّه ، معرفت خدا و محبّت اهل بیت علیهم السّلام ، که بدون آن هیچ عملی صحیح نخواهد بود، اگر چه در همه دهر صائم و روزه دار باشد و در بین صفا و مروه به عبادت قیام کند. آری ، روح نماز همانا قربت و خلوص ، توجّه و حضور قلب ، و معرفت و محبّت اهل بیت علیهم صلوة المصلّین است.
چهل داستان درباره نماز و نمازگزاران/ یدالله بهتاش
عبادت کنندگان سه دسته اند:
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: ان العباد ثلاثه: قوم عبد الله- عزوجل- خوفا فتلک عباده العبید و قوم عبد الله – تبارک و تعالی- طلب الثواب فتلک عباده الاجراء و قوم عبد الله - عزوجل- حبّا له فتلک عباده الاحرار و هی افضل العباده.
عبادت کنندگان سه دسته اند:
· گروهی که خدای عزوجل را از ترس عبادت کنند و این، عبادت بردگان است.
· مردمی که خدای تبارک و تعالی را به طمع ثواب عبادت کنند و این، عبادت مزدوران است.
· دسته ای که خدای عزوجل را برای دوستی اش عبادت کنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادتهاست.
نتیجه آنکه، به طور کلی آثار و فوائد عبادت از چند ناحیه به ما می رسد که به برخی اشاره می کنیم:
· الف)فایده ای که از خود عبادت و نماز به طور مستقیم ، عائد ما میشود.
· ب)ثمره ای که از خود نماز به طور مستقیم عائد ما نمی شود، بلکه چون به واسطه عبادت، اطاعت خدا می شود، لذا خداوند در قبال آن ،مشکلات ما را حل خواهد کرد.
منبع: کلینی- اصول کافی- ج 3 ص 84